روستاها در ایران همواره خاستگاه فرهنگهای اصیل، آیینهای کهن و سنتهای اجتماعی پربار بودهاند. اما در دهههای اخیر، بهویژه در اسفندماه که اوج آیینهای سنتی نوروزی در روستاهاست، نشانههایی از خاموشی تدریجی این میراث گرانبها به چشم میخورد؛ پدیدهای که کارشناسان از آن با عنوان «مهاجرت فرهنگی» یاد میکنند.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، بیش از ۶۰ درصد جوانان ساکن در روستاهای استانهای مرکزی، جنوبی و غربی کشور در سالهای اخیر یا به شهرها مهاجرت کردهاند یا از نظر فرهنگی دیگر خود را روستایی نمیدانند. این دگرگونی بهویژه در ماه اسفند، که سنتهایی چون چهارشنبهسوری، خانهتکانی جمعی، جشن سمنوپزان، شاهنامهخوانی شب عید و اجرای نمایشهای آیینی رواج داشت، خود را بهوضوح نشان میدهد.
در بسیاری از مناطق، آیینهای بومی جای خود را به جشنهای فردی، تقلید از الگوهای رسانهای یا حتی بیتفاوتی نسبت به نوروز دادهاند. این روند نهتنها یک زیان فرهنگی بلکه تهدیدی برای انسجام اجتماعی در مناطق روستایی محسوب میشود.
برخی از دلایل این خاموشی عبارتند از: فقدان مستندسازی آیینها، مهاجرت نخبگان فرهنگی روستا به شهر، نبود بودجه برای برگزاری مراسم سنتی، و نفوذ شدید رسانههای شهری در سبک زندگی روستاییان. نکته نگرانکنندهتر آن است که کودکان و نوجوانان روستایی، بسیاری از آیینهای محلی خود را هرگز تجربه نکردهاند.
به گفته دکتر رحمانی، مردمشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران، اگر این روند ادامه یابد، در کمتر از یک دهه، بسیاری از آیینهای نوروزی محلی تنها در کتابها و آرشیوها باقی خواهند ماند.
ضروری است نهادهایی همچون وزارت میراث فرهنگی، جهاد دانشگاهی، دهیاریها و حتی صدا و سیما با حمایت هدفمند، مستندسازی و احیای آیینهای بومی را در دستور کار قرار دهند. نوروز ایرانی زمانی جهانی خواهد ماند که نوروز محلی زنده بماند.
اسماعیل کریمیان
مدیرمسئول پایگاه خبری اقتصاد کشور