دیگر نه شعار است و نه استثنا. در هزاران خانواده ایرانی، امروز زنان، نانآور اصلی خانهاند. در سالهایی که رکود اقتصادی، بیکاری مردان، و رشد هزینههای زندگی، ساختار سنتی معیشت خانوار را دگرگون کرده، زنان به خط مقدم اقتصاد خانواده آمدهاند؛ بیادعا، بیحاشیه، اما موثر.
بر اساس آخرین آمار رسمی، بیش از ۳ میلیون زن سرپرست خانوار در ایران زندگی میکنند. اما این فقط نوک کوه یخ است. میلیونها زن دیگر، بدون عنوان رسمی «سرپرست»، در عمل بار مالی خانواده را به دوش میکشند. از زنان کارگر روزمزد تا بانوان فعال در فضای مجازی، از پرستاران سالمندان گرفته تا دستفروشهای مترو، از زنان قالیباف گرفته تا معلمان حقالتدریسی، چهره جدیدی از اقتصاد غیررسمی در ایران ساختهاند.
یکی از این زنان در جنوب کرمان، با دستفروشی ترشی در فضای مجازی، حالا هزینه تحصیل سه فرزندش را تأمین میکند. در تهران، زنی ۴۷ ساله با اداره یک کارگاه خیاطی خانگی برای خود و ۵ زن دیگر اشتغالزایی کرده است. او میگوید:
«پشتوانهای نداشتم. شوهرم چند سال پیش ورشکست شد. اگر منتظر حمایت دولت میماندم، امروز شاید حتی سقفی بالای سرمان نبود. یاد گرفتم کار کنم، و یاد دادم.»
به گزارش خبرنگار «اقتصاد کشور»، اکثر این زنان نه بیمه دارند، نه امنیت شغلی، نه دسترسی به وامهای بانکی، و نه حتی دیده میشوند. اغلب برنامههای اشتغالزایی یا کارآفرینی، مردمحور طراحی شدهاند و سیاستگذار هنوز الگوی زن نانآور را به رسمیت نمیشناسد.
اما کارشناسان تأکید دارند که اقتصاد غیررسمی زنان، اگر مورد حمایت درست قرار گیرد، میتواند به یکی از محرکهای رشد اقتصادی و اشتغال پایدار در دهکهای پایین درآمدی تبدیل شود.
پیشنهادهایی نظیر:
-
طراحی صندوقهای خرد محلی برای زنان
-
معافیتهای مالیاتی برای کسبوکارهای خانگی
-
ایجاد بازارچههای محلی زنان در مناطق شهری و روستایی
-
آموزش مهارتهای دیجیتال برای حضور در پلتفرمهای فروش آنلاین
میتواند نهتنها زنان نانآور را از سایه خارج کند، بلکه خانوادههای بسیاری را از دایره فقر نجات دهد.
در پایان باید گفت:
وقتی زن، نانآور میشود، تنها نان بر سفره نمیآورد؛ امید، اعتمادبهنفس، و پایداری هم به خانه بازمیگردد. وقت آن رسیده که سیاستگذاران، زنان نانآور را نه یک استثنا، بلکه ستون اصلی اقتصاد خانوادههای امروز ببینند.
اسماعیل کریمیان – مدیرمسئول پایگاه خبری/تحلیلی “اقتصاد کشور”