تابستان در ایران، تنها فصل سفر نیست؛ فصلی است که چهره بسیاری از روستاها تغییر میکند. جوانانی که روزگاری برای کار و تحصیل به شهرها مهاجرت کرده بودند، حالا با ایدهها، مهارتها و سرمایههایی اندک اما پربازده، به زادگاه خود بازمیگردند. پدیدهای که به آن «مهاجرت معکوس» میگویند، این روزها دیگر صرفاً یک شعار یا رؤیای توسعه روستایی نیست، بلکه به یک واقعیت در حال گسترش تبدیل شده است.
در سالهای اخیر، ترکیب افزایش هزینههای زندگی شهری، اشباع بازار کار در کلانشهرها، سیاستهای تشویقی دولت، و البته رشد فناوریهای ارتباطی، موجب شده هزاران نفر از شهروندان طبقه متوسط و جوانان کارآفرین، روستا را نه بهعنوان آخر خط، بلکه بهعنوان نقطه شروعی تازه ببینند.
به گزارش خبرنگار «اقتصاد کشور»، در مناطق مختلفی از استانهای همدان، گلستان، چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و خراسان جنوبی، شمار پروژههای کوچک تولیدی و کشاورزی که توسط بازگشتکنندگان مهاجر به روستا شکل گرفته، رشدی چشمگیر داشته است. در یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان قائنات، یک جوان ۳۲ ساله با ترک شغل کارمندی در تهران، گلخانهای هیدروپونیک راهاندازی کرده که اکنون نهتنها خودکفا شده بلکه برای ۸ نفر نیز اشتغال پایدار ایجاد کرده است.
او میگوید:
«در تهران هر روز برای کرایه خانه، شلوغی، فشار روانی و حقوق کم جنگ داشتم. حالا اینجا با یکچهارم همان سرمایه، کاری راه انداختهام که هم زندگیام را تأمین میکند و هم به زمین پدریام جان داده.»
مراکز تسهیلگر دولتی نظیر بنیاد برکت، بسیج سازندگی و برخی صندوقهای محلی توانستهاند با اعطای وامهای خرد، تأمین زیرساخت، آموزش مهارت و ایجاد بازار فروش، این مهاجرت معکوس را به جریان واقعی تبدیل کنند. البته هنوز چالشهایی در این مسیر وجود دارد؛ از جمله ضعف شبکههای حملونقل، کمبود پزشک و خدمات درمانی، و عدم دسترسی کافی به اینترنت پرسرعت در برخی مناطق دوردست.
اما با وجود این محدودیتها، مهاجرت معکوس از یک آسیبشناسی به یک فرصت استراتژیک در اقتصاد ایران بدل شده است. بازگشت نیروهای جوان و تحصیلکرده به روستا، هم موجب توسعه متوازن کشور میشود، و هم بخشی از فشار جمعیتی و زیربنایی از دوش شهرها برمیدارد.
کارشناسان توسعه روستایی معتقدند که اگر دولت سیاستهای تسهیلگرانهتری برای مهاجرت معکوس طراحی کند—از جمله معافیتهای مالیاتی، اعطای زمینهای بلااستفاده دولتی، تسریع مجوزهای کسبوکار، و آموزشهای رایگان کارآفرینی—میتوان در یک برنامه پنجساله، سهم مناطق روستایی از تولید ناخالص داخلی را تا دو برابر افزایش داد.
اکنون، در میانه تابستان ۱۴۰۳، تصویر تازهای از روستاهای ایران در حال شکلگیری است:
روستاهایی که دیگر فقط مأوای سالخوردگان نیستند، بلکه قطبهای کوچک و پویای تولید، خلاقیت و زیست پایدار شدهاند. اگر این روند ادامه یابد، میتوان امیدوار بود که طی یک دهه آینده، چهره اقتصاد ایران نه از مرکز، بلکه از حاشیهها متحول شود.
اسماعیل کریمیان – مدیرمسئول پایگاه خبری/تحلیلی “اقتصاد کشور”