وقتی اعتماد از کف میرود، جامعه دیگر همان جامعه نیست. در سالهای اخیر، اقتصاد تنها سفرههای مردم را کوچک نکرده، بلکه دیوار اعتماد بین شهروندان و نهادها را نیز ترک انداخته است. این ترکها اگر ترمیم نشوند، روزی به شکافهایی بدل خواهند شد که بازسازی آنها شاید از جبران خسارات اقتصادی هم دشوارتر باشد.
سرمایه اجتماعی، مجموعهای از اعتماد، مشارکت، انسجام و همبستگی درونی جامعه است. این سرمایه، مانند هر دارایی دیگر، نیازمند صیانت، تغذیه و رشد است. اما امروز، اقتصاد پرتلاطم ایران—با تورم مزمن، نوسانات شدید بازار، فساد سیستمی، و سیاستهای متغیر—به آرامی در حال خوردن این ریشههای نادیدنی اما حیاتی است.
بررسیهای میدانی خبرنگار «اقتصاد کشور» در پنج کلانشهر کشور حاکی از آن است که سطح اعتماد عمومی نسبت به سیاستگذاران اقتصادی، بانکها، شرکتهای خصوصی و حتی رسانهها به پایینترین حد در دو دهه اخیر رسیده است. این بیاعتمادی، خود را در رفتارهای روزمره نشان میدهد:
-
ترجیح به نگهداری نقدینگی در قالب ارز و طلا بهجای سپردهگذاری در بانک
-
مشارکت پایین در انتخابات و مجامع محلی
-
گسترش اقتصاد غیررسمی و زیرزمینی
-
تضعیف روحیه همیاری و کاهش مشارکت داوطلبانه در طرحهای محلهمحور
-
و مهمتر از همه، میل روزافزون به مهاجرت.
در یکی از مناطق مرکزی تهران، جوانی ۲۹ ساله که کارشناسی ارشد اقتصاد دارد، میگوید:
«ما نه به حقوق فردیمان اعتماد داریم، نه به آینده بازار. وقتی سیاستگذاران اقتصادی، هر روز یک تصمیم میگیرند که فردایش پس گرفته میشود، چطور میتوان برنامهریزی بلندمدت کرد؟»
سرمایه اجتماعی همان چیزی است که در بحرانهای طبیعی مانند زلزله و سیل، جامعه را کنار هم نگه میدارد. همان ظرفیتی که در دهه ۶۰ و دفاع مقدس، موتور پیشرفت کشور بود. اما امروز، سیاستهای اقتصادی بیثبات، رانتهای پنهان، فسادهای پیدرپی، و وعدههایی که عملی نمیشوند، در حال فرسایش تدریجی این ذخیره حیاتیاند.
به اعتقاد جامعهشناسان، اگر سیاستگذاری اقتصادی با شفافیت، ثبات و مشارکتجویی همراه نباشد، سرمایه اجتماعی فرسودهشده دیگر ترمیمپذیر نخواهد بود.
از سوی دیگر، راهکارهایی نیز پیشنهاد شدهاند:
-
مشارکت نخبگان و بدنه مردم در تدوین سیاستهای اقتصادی
-
بازگرداندن شفافیت به تصمیمات کلان
-
تنبیه واقعی و رسانهای مفسدان اقتصادی
-
و توانمندسازی نهادهای مدنی و شوراهای محلی
در غیر این صورت، ما با جامعهای مواجه خواهیم شد که شهروندانش به جای همافزایی و مشارکت، به فردگرایی، فرار، و انزوا پناه میبرند.
و جامعهای که مردمش دیگر به هم اعتماد ندارند، به تدریج دیگر حتی خود را هم باور نخواهند کرد.
اسماعیل کریمیان – مدیرمسئول پایگاه خبری/تحلیلی “اقتصاد کشور”