رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات مسکن و شهرسازی، هشدار داد که گسلهای اصلی و فرعی کشور ایران به طول ۴۰ هزار کیلومتر کشیده شدهاند که این میزان معادل اندازه کره زمین است و در میان این گسلها، تهران با ۲۷ گسل شناسایی شده، بهویژه در معرض تهدید قرار دارد و از آنجایی که کشور هر ۱۰ سال یکبار شاهد وقوع یک زلزله ویرانگر است، این خطرات نیازمند اقدامات فوری و مؤثر برای کاهش آسیبها و حفاظت از جان مردم از طریق نظارت کامل بر ساخت و سازها است.
به گزارش اقتصاد کشور به نقل از ایسنا، زلزله بزرگ ۷.۷ میانمار علیرغم قدرت بالایش، تلفات و خسارات نسبتاً کمتری نسبت به زلزلههایی با شدت مشابه در ایران بر جای گذاشت. علت اصلی این تفاوت، تراکم جمعیت پایین، کیفیت بهتر سازهها در مناطق آسیبدیده و عمق زیاد کانون زلزله بود. در ایران، بهدلیل تمرکز بالای جمعیت در کلانشهرها، وجود بافتهای فرسوده و ضعف در ساختوساز مقاوم در برابر زلزله، خسارات میتواند بسیار سنگینتر باشد.
طبق بررسیهای مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در صورت وقوع زلزلهای مشابه (۷.۷ ریشتر) در شهر تهران، بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار نفر کشته و مجروح خواهند شد. خسارات مالی چنین زلزلهای میتواند تا ۳۰۰ میلیارد دلار برآورد شود. در زلزله بم (با بزرگای ۶.۶) با جمعیت نسبتاً کم، حدود ۲۶ هزار نفر جان باختند و ۸۰ درصد شهر ویران شد.
ایران یکی از زلزلهخیزترین کشورهای جهان است و در کمربند لرزهای موسوم به «کمربند آلپ-هیمالیا» قرار دارد. این کمربند از غرب اروپا آغاز شده و تا جنوب شرق آسیا ادامه دارد و یکی از فعالترین نواحی زمینلرزه در دنیاست. دلیل اصلی لرزهخیزی ایران، برخورد دو صفحه زمینساختی اوراسیا و عربستان است. صفحه عربستان سالانه حدود ۲.۵ سانتیمتر به سمت شمال شرق حرکت میکند و به صفحه اوراسیا فشار میآورد.
بررسی سابقه زلزلههای بزرگ ایران نشام میدهد که کشور در یک قرن گذشته شاهد زلزلههای مرگباری مانند زلزله طبس (۱۳۵۷)، رودبار (۱۳۶۹)، بم (۱۳۸۲) و زلزله کرمانشاه (۱۳۹۶) بوده که هزاران قربانی بر جای گذاشتهاند.
تفاوت زلزله میانمار با زلزلههای تاریخی ایران در این است که در میانمار، زلزله در منطقهای با جمعیت پراکنده و خانههای نسبتاً مقاوم رخ داد، در حالی که در ایران بسیاری از خانهها بهویژه در مناطق بافت فرسوده، از حداقل استانداردهای مقاومسازی برخوردار نیستند. بیش از ۱۳ میلیون نفر در تهران و اطراف آن زندگی میکنند که بسیاری از آنها روی گسلهای فعال سکونت دارند، مخصوصاً گسل شمال تهران و مشا.
گزارشهای اولیه از USGS (United States Geological Survey)، دادههای خبری از Reuters و Al Jazeera در مورد شدت، عمق و تلفات، دادههای جمعیتی و زیرساختی میانمار از World Bank و UN OCHA، گزارش مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ایران درباره زلزله فرضی ایران و مطالعه «طرح جامع کاهش خطرپذیری شهر تهران در برابر زلزله» – شهرداری تهران، در صورت وقوع زلزله فرضی در تهران به بزرگای ۷.۷، جدول مقایسهای بین زلزله ۷.۷ ریشتری میانمار و یک زلزله فرضی ۷.۷ در تهران به این شرح خواهد بود:
شاخص | زلزله ۷.۷ میانمار | زلزله ۷.۷ فرضی تهران |
شدت زلزله | ۷.۷ | ۷.۷ |
عمق کانون زلزله | حدود ۶۰ کیلومتر(نسبتاعمیق) | حدود ۱۵ کیلومتر(کم عمق) |
نوع منطقه | کم جمعیت، نیمه روستایی | بسیار پرجمعیت، شهریوکلانشهری |
تراکم جمعیت | پایین(زیر۵۰۰ نفردر هرکیلومتر) | بسیاربالا(بیشاز۱۰هزارنفردربرخیمناطق تهران) |
میزانتلفاتانسانی | کمتراز۱۰۰کشتهوچندصدمجروح | بین ۳۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار کشتهو مجروح |
میزانخساراتمالی | حدود ۵۰۰ میلیون دلار | حدود ۳۰۰ میلیارد دلار |
آسیب زیر ساختی | محدود و قابل کنترل | ویرانی گسترده در بیمارستانها، پلها و خطوط برق و گاز |
ساختوسازمقاوم | تا حدی مقاوم | خرابی درصد زیادی از ساختمانهای غیر مقاوم یا فرسوده بهویژه در جنوب و مرکز تهران |
پیوستگی مساله آب و زلزله
دکتر علی بیتاللهی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه ایران به دلیل موقعیت زمینشناسی و جغرافیایی خاص خود، در زون خطر لرزهای بسیار بالا قرار گرفته است، رخداد زلزلهها و گسلهای متعدد را بهترین گواه برای خطر بالای زلزله در کشور دانست.
وی با اشاره به کل گسلهای فرعی و اصلی در کشور، اظهار کرد: اگر کل گسلهای اصلی و فرعی کشور را دنبال هم قرار دهیم، طول این گسلها ۴۰ هزار کیلومتر میشود؛ یعنی به اندازه کره زمین.
وی با بیان اینکه لکههایی از ایران مرکزی که کویری و عاری از سکنه هستند، از نظر گسلها و لرزهخیزی در سطح پایینی قرار دارد، ادامه داد: در این مناطق به دلیل شرایط اقلیمی و زیستی، فاقد ساخت و ساز و سکونتگاه است. نکته مهم دیگری که در لرزهخیزی ایران شاهد آن هستیم، همجواری سکونتگاههای بزرگ و پرجمعیت با چشمههای لرزهای یا گسلها است.
بیتاللهی اضافه کرد: اگر در تاریخ لرزهخیزی کشور نگاه شود، مشاهده میشود که شکلگیری مناطق جمعیتی به وجود آب بستگی دارد و این اصل مهمی در کشور خشک و نیمه خشکی مانند ایران است. در ایران که وضعیت رودهای آن مانند کشورهای آسیای جنوبی شرقی و اروپا نیست و بروز آب بیشتر به صورت چشمه بود و در هر جایی که آب وجود داشته، مردم اطراق کردند و به تدریج توسعه سکونتگاه نیز رخ داده است.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تاکید بر اینکه زونهای خرد شدهای که بر اثر گسلش، چشمههای آب را ایجاد میکنند، زونهای مستعدی برای ظهور آب و تشکیل چشمه هستند، یادآور شد: وجود آب و چشمهها در این نواحی، موجب شده تا جمعیت نیز در اطراف آنها متمرکز شوند.
وی خاطر نشان کرد: بی دلیل نیست که در اطراف شهرهایی مانند تبریز، گسل شمال تبریز، در تهران گسل شمال تهران، در مشهد گسل جنوب مشهد، در شیراز گسل سلطان و سبزپوشان، در اهواز گسل اهواز، در بم به عنوان منطقهای در دل کویر، گسل بم-بروات کشیده شده که موجب جمع شدن آب و تشکیل آبهای زیر زمینی شده که به واسطه آن، قنوات احداث شده و موجب سرسبزی این منطقه کویری شده است.
بیت اللهی اظهار کرد: شکلگیری مراکز جمعیتی در ایران به واسطه آب بوده است و آب عمدتا در زونهای خرد شده گسلی به صورت چشمه ظهور یافته است و از این رو است که مردم سرزمین ما همواره با حضور گسلها زندگی کردهاند.
ریسک آسیبپذیری ناشی از زلزله
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تاکید بر اینکه نزدیک به ۷۰ هزار زمینلرزه دستگاهی در کشور ثبت شده است، گفت: به طور متوسط هر ۱۰ سال در کشور یک زمینلرزه بزرگ رخ داده است که از جمله این رخدادها میتوان به زلزله های بزرگ طبس، رودبار، بم، کرمانشاه و غیره اشاره کرد.
وی گفت: از سوی دیگر علاوه بر نزدیکی گسلها به سکونتگاههای جمعیتی، با ساخت و ساز بی کیفیت مواجه هستیم. در کشور خشک و نیمه خشک ایران، عمدهترین مصالح بنایی ساخت و سازهای سنتی، خشت و گل و یا سنگ و گل بوده است و نمونه آن را میتوان در سازه روستاهای استانهایی چون خوزستان، فارس، بوشهر و هرمزگان مشاهده کرد.
بیتاللهی زلزله بم را نمونهای از ویرانی سازههای خشت و گلی دانست و افزود: زلزله بم نشان داد که این سازهها به دلیل آوار سنگی که دارند، تا چه میزان کشنده هستند. بر اساس آخرین آمار منتشر شده در سال ۱۳۹۵، از حدود ۲۳ میلیون واحد مسکونی نزدیک به ۹ میلیون واحد مسکونی کشور فاقد اسکلت هستند، یعنی این سازهها مهندسی ساز و مقاوم در برابر زلزله نیستند.
این محقق حوزه مخاطرات با بیان اینکه کیفیت ساخت و سازها در حال حاضر نیز مناسب نیست، گفت: یکی از مشکلات عمدهای که در ساخت و سازها با آن مواجه هستیم؛ این است که در شهرهای بزرگ با بافتهای فرسوده مواجه هستیم. به گونهای که در تهران از حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار پلاک ساختمانی، حدود ۲۵۰ هزار پلاک ساختمانی در بافتهای فرسوده تهران هستند.
وی با تاکید بر اینکه بافتهای فرسوده علاوه بر تهران در شهرهایی چون اصفهان، مشهد و شیراز و شهرهایی با قدمت بالا وجود دارند، اظهار کرد: بافت فرسوده بافتهایی هستند که در معابر باریک واقع شدهاند و در برابر زلزله ناپایدار و دارای بافت ریزدانه هستند. این بافتها بسیار متراکم و پرجمعیت هستند. تصور کنید که در شهری مانند تهران که پایتخت کشور نیز هست، پلاکهایی در بافت فرسوده داریم.
بیتاللهی اضافه کرد: این در حالی است که در حال حاضر حدود ۲۷ گسل در تهران شناسایی شده است که ۵ مورد از آنها جزء گسلهای اصلی هستند و این شهر در طول تاریخ با زلزلههای متعددی مواجه بوده است و احتمال وقوع آن نیز وجود دارد. زلزلهای که اخیرا در میانمار رخ داد؛ در شرایطی بود که چند صد سال این شهر با سکون لرزهای مواجه بوده و این نشان میدهد که ما همواره با خطر بالقوه زلزله مواجه هستیم.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با بیان اینکه این شرایط ریسک زلزله را در کشور افزایش داده است، خاطر نشان کرد: عمدهترین مؤلفه و شاخص تاثیرگذار در کاهش ریسک زلزله، ساخت و ساز مناسب است. بهترین رویکرد در کاهش خسارات ناشی از زلزله، ساخت و ساز مقاوم در برابر زلزله است که متاسفانه علیرغم رشد دانش مهندسی، زلزله ازگله کرمانشاه در سال ۹۶، تصویر تمام نمایی از کیفیت ساختمانهای جدید نیز بود.
وی ادامه داد: حتی ساختمان نوساز بیمارستانی که ۴ ماه قبل از زلزله ازگله تحویل داده شده بود، نشان داد که ما از نظر نظارت و مصالح و سایر مسائل دچار مشکل هستیم و بی توجهی نسبت به آن به چه میزان میتواند خطرساز باشد. در زلزله ازگله ما برخی از ساختمانها مانند مسکن مهر را مشاهده کردیم که علیرغم اسکلهدار و نوساز بودن، قابل اعتماد نیستند.
بیتاللهی با اشاره به وجود نقاط ضعف این ساختمانها در مصالح و ضعف نظارت مفرط در ساخت و سازهای زلزله کرمانشاه، افزود: روبروی کوی فولادی کرمانشاه که ۱۰۰ نفر بر اثر زلزله در آن کشته شدند، ساختمانهایی به نام مسکن مهر شکوه بود که حتی این سازهها ترک نخوردند. این امر نشان میدهد که به چه میزان ساخت و سازهای مناسب میتواند در کاهش تلفات مؤثر باشد.
بیتاللهی، مهمترین فاکتور در ساخت و ساز را «نظارت میدانی» عنوان کرد و گفت: درست است که عدهای با رویکرد سوداگری و کاهش هزینه، از کیفیت ساخت و ساز میگذرند، ولی نظارتهای مستمر میتواند در جامعه مهندسی اثر گذار باشد. مطالعات میدانی ما نشان میدهد که اگر سازههای حتی درصدی از آییننامه ساخت و ساز را رعایت کرده بودند، در زلزله پا برجا مانده و جانپناهی برای انسانها بودند.
رئیس بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با اشاره به زلزله ۷.۷ میانمار، گفت: یادمان باشد که ما کشور لرزهخیزی هستیم و به طور متناوب هر ۱۰ سال شاهد یک زلزله ویرانگر هستیم و لازم است در ساخت و سازهای جدید نقضهای نظارتهای میدانی رفع شود تا در زمان وقوع زلزلهها، خسارات جانی به حداقل برسد.
فرونشست زمین و وجود گسلهای لرزهزا در کشور
بیتاللهی با اشاره به وضعیت فرونشست زمین در کشور، گفت: بر اساس برآوردهای ما، نزدیک به ۱۰ درصد از مساحت کشور در زونهای فرونشست قرار دارند و از سوی دیگر عمدهترین شهرهای کشور بر روی زونهای فرونشستی و یا در مجاورت زون فرونشست هستند، به گونهای که بخشهایی از این شهرها در دامنه فرونشستها قرار دارند.
وی نمونه بارز این شهرها را شهر اصفهان دانست و افزود: کل شهر اصفهان در پهنه فرونشستی قرار گرفته است، ولی این عارضه در شهرهایی چون شیراز، یزد و تهران نیز وجود دارد. در شمال غربی شهر مشهد متاسفانه لکه فرونشستی در حال توسعه است.
وی به بیان رخدادهای پس از فرونشست زمین اشاره کرد و توضیح داد: وقتی فرونشست رخ میدهد، ساختمانهای سطح زمین به تدریج پایین میروند و پی آنها دچار ترک خوردگی میشود. چنین ساختمان هایی، سازهای ضعیف و کم مقاومی در برابر زلزله میشوند؛ چرا که پی آنها دچار ترک شده است.
بیتاللهی گفت: در چنین شرایطی وقتی زلزلهای با بزرگای ۷ یک ساختمان را ویران کند، سازههایی با پیهای ترک خورده با زلزلههایی به بزرگای ۵ هم میتوانند خراب شوند و این در حالی است که حدود نیمی از جمعیت کشور در زونها و پهنههای فرونشست زمین سکونت دارند.
وی با انتقاد نسبت به افزایش تمرکز جمعیت در پایتخت، تاکید کرد: سد کرج کم آب شده و نگرانیهایی را برای کمبود آب در تهران ایجاد کرده و از سوی دیگر اعلام شد که برای تامین آب شرب تهران، چندین ده حلقه آب شرب در تهران حفر شود و از سوی دیگر فرونشست زمین با افت سطح آبهای زیر زمینی در ارتباط است، در حالی که در شهری ساکن هستیم که خطر زلزله در آن وجود دارد.
بیتاللهی با اشاره به خبرهای مربوط به انتقال آب از دریا به تهران، اظهار کرد: برای تامین آب شرب تهران اولیه، سد کرج احداث شد که با افزایش آب در تهران، جمعیت بیشتری به تهران آمدند و با افزایش جمعیت، سد لتیان احداث شد و با افزایش جمعیت سد لار ساخته شد و با کمبود آب بر اثر افزایش جمعیت، سد ماملو ایجاد شد و بعد از آن از سد طالقان، توسط لوله به تهران آبرسانی شد.
وی افزود: در کنار این اقدامات، برای تامین آب بیشتر چندین ده حلقه آب ایجاد شد تا آب مردم تهران تامین شود و اکنون به این صرافت افتادهایم که برای تامین آب برای تهران، از دریا آب وارد شهر شود و آب بیشتر یعنی ورود جمعیت بیشتر به تهران.
این محقق حوزه مخاطرات با تاکید بر اینکه مرز بین هشتگرد تا دماوند از نظر زیست محیطی گنجایش بیشتر برای جذب جمعیت را ندارد، یادآور شد: ولی اکنون برنامهریزیهایی صورت میگیرد که جمعیت تهران افزایش یابد و در چنین شرایطی ریسک زلزله نیز افزایش مییابد.
بیتاللهی جمعیت تهران را در شب ۹ میلیون و در روز حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون نفر ذکر کرد و افزود: در صورتی که زلزله ویرانگری در تهران رخ دهد، فاجعه ویرانگری با وجود بافتهای فرسوده و ساخت و سازهای بی کیفیت ایجاد خواهد شد.
رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با تاکید بر اینکه این چرخه معیوب تامین آب شرب و افزایش جمعیت تنها مربوط به پایتخت نمیشود، افزود: ۱۱ نقطه جمعیتی بالا در کشور داریم که به دلیل شغل و معیشت، تبدیل به کانونهای جذب و مهاجرپذیری بالا شدند و از سوی دیگر روستاها و شهرهای کوچک کشور نیز خالی از جمعیت میشوند و یک توزیع ناهمگن جمعیت اتفاق میافتد.
وی بهترین راهکار در این زمینه را توزیع مراکز اشتغال در کشور دانست و افزود: در این صورت است که جمعیت خود به خود در کشور توزیع میشوند. دولت چهاردهم اگر میخواهد به صورت زیر بنایی با نگاه به محیط زیست و توسعه پایدار رفتار کند، باید در مورد توزیع جمعیت و پخش مراکز معیشتی و اشتغال فکر اساسی کند، چرا که یکی از معضلات عمدهای که اخیرا شنیدیم، درباره شکسته شدن لوله انتقال آب در اصفهان است. تعداد زیادی صنایع متعدد را در دل فلات مرکز کم آب ایران یعنی در یزد و اصفهان جمع کردیم و اکنون کمبود آب دارند و برای این مساله نمیتوان راه حلی تعیین کرد، چون آب به دلیل کاهش نزولات جوی، کاهش یافته است و اگر بخواهیم از جایی آب بیاوریم همانند تجربیات قبلی کشور، (کمبود آب در استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان) چالشهایی رخ میدهد و اکنون مسائل قومی رخ داده است.
بیت اللهی اضافه کرد: ما برای این امر نیاز به فکر ریشهای داریم، در طول این سالها حرفهای زیادی زده شده است و با انتقال آب از جایی به جای دیگر مشکلات مرتفع نخواهد شد.