به گزارش اقتصاد کشور به نقل از خبرگزاری مهر؛ چند سالی است که دور ریز نانها زیاد شده است. نانها پس از گذشت چند ساعت از پخت آنها به ویژه بربری و سنگک دیگر قابل استفاده نیستند. به قولی مزه آنها دیگر طعم گذشته را نمیدهد. چرا؟
رئیس اسبق اتحادیه نان سنتی عنوان میکند، گندم کشت شده در برخی مناطق کشور دارای مواد پروتئینی ضعیفتر بوده و باید با گندم مقویتر مخلوط شده و آرد شود. این در حالی است که عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات کشاورزی معتقد است، کیفیت پایین نان مربوط به کیفیت گندم نبوده و مربوط به نوع آردی است که استفاده میشود. طی ۱۰ سال گذشته تمام گونههای گندم کشور در آزمایشگاهها پایش میشود و کیفیت گندم در حدود دو دهه گذشته بهبود پیدا کرده و مشکلی که مصرف کنندگان در بیرون میبینند مربوط به این است که متأسفانه آردی که از سوی نانواها تهیه میشود آرد نول (سفید) است.
پاسخ کارشناسان درباره کیفیت نان چیست؟
۲۸ بهمن ۱۴۰۰ در سازمان ملی استاندارد که با حضور رئیس جمهوری برگزار شد ۳ مصوبه به تصویب رسید. مصوبه نخست، اجرای اجباری استاندارد ملی ایران به شماره ۱۲۷ تحت عنوان «برنج – ویژگیها و روشهای آزمون» برای انواع برنج بستهبندی شده و دیگری اجباری شدن استانداردهای گندم بود. ۱۸ مرداد امسال بنا بر دستور رئیس جمهور طی ۵ سال باید استاندارد ملی گندم (استاندارد ۱۰۴) به طور کامل اجرا شود.
یک کارشناس حوزه غلات گفت، همه گندمها مناسب تهیه نان نیستند. گندم برای صنعت نان باید به لحاظ رئولوژیکی، ساختار تولید خمیر و … از گندمهای پر پروتئین باشد، گندمهایی که بتوان از آن نان ماکول تهیه کرد زیرا ۷۰ درصد کیفیت نهایی آرد و نان به ماده اولیه آن یعنی گندم بر میگردد و ۳۰ درصد باقی مانده مربوط به نوع تجهیزات و تبحر نیروی انسانی است.
الزامات استاندارد ۱۰۴ دارای ۱۶ شاخص از نمونهبرداری، سنجش میزان رطوبت، سیاهک گندم، تعیین وزن حجمی، آلودگیهایی مانند وجود حشرات، آلودگی پنهان مانند سن زدگی، جداسازی گندمهای شکسته از سالم، میزان باقی مانده آفت کش، اندازهگیری کردن فلزات سنگین موجود در محصول، افت گندم و … است.
سفره کشاورزان با زمین آنها گره خورده است. اگر بخواهیم هوشمندانه کشت داشته باشیم ناگزیر هستیم به سوی استانداردسازی محصولات از جمله گندم برویم. به عنوان مثال استاندارد ۱۰۴ تکلیف همه را مشخص میکند و نقش مرکز تحقیقات وزارت جهاد کشاورزی را پررنگتر میکند به دلیل ارقامی که معرفی میکند. همچنین نقش شرکتهای دانش بنیان برای مکانیزاسیون کردن کشاورزی سنگینتر میشود. با استانداردسازی گندم، ضایعات در بخش آرد و مصرف انرژی کاهش پیدا میکند. مهمتر اینکه وقتی آرد با گندم استاندارد تحویل نانواییها شود، میتوان از آن سو طلب نان با کیفیت کرد.
به گفته این کارشناس حوزه غلات، مشکل کیفیت گندم از جانب کشاورز نیست زیرا یک رقم گندم در اختیار او برای کشت قرار میگیرد و آنچه برداشت میشود حاصل همان بذر است. هنگامی که میخواهیم رقم بذری گندم را در زمین زراعی پرورش دهیم حداقل ۳ تا ۵ سال زمان نیاز دارد. اصلاح و پرورش بذر مناسب اقلیمهای جغرافیایی، مقاوم در مقابل آفات و بیماریها و بهبود عملکرد زمان بر است. ما باید به تناوب، بذرهای جدید به کشاورزان معرفی کنیم. کشاورزان در آلمان نهایت ۲ سال از یک رقم استفاده میکنند اما در ایران هنوز به شکل سنتی یک کشاورز ۲۰ سال از یک رقم بومی و محلی در حال استفاده است.
چرا کشت کلزا فراموش شده است؟
تولید روغن خوراکی در کشور ۹۵ درصد وابستگی ارزی دارد. بخش اعظمی از دانههای روغنی مورد نیاز وارداتی است. نیاز کشور سالانه بین ۱.۵ تا ۱.۶ میلیون تن روغن است و در این راستا سالانه حدود ۳ میلیون تن دانه روغنی وارد ایران میشود. کاشت کلزا پس از کشت گندم به بارور شدن خاک کمک میکند. چرا کشاورزان نسبت به کاشت دانههای روغنی از جمله کلزا استقبال نمیکنند؟ در حالی که هر کیلو خرید تضمینی گندم در سال زراعی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، ۱۵ هزار تومان و کلزا ۳۰ هزار تومان بود.
رئیس بنیاد ملی گندم کاران درباره چرایی عدم استقبال گندم کاران عنوان میکند، تناوب زراعی یکی از بدیهیات برای افزایش بهره وری در امر کشت است اما به طور متوسط در هر هکتار کشت گندم ۴ تا ۵ تن محصول برداشت میشود که این عدد در برداشت کلزا کمتر است. دومین عامل به شرایط آب و هوا بر میگردد. عامل سوم نیز مربوط به مکانیزاسیون بوده که تجهیزات مورد نیاز برداشت کلزا در کشور به اندازه کافی موجود نیست.
بر اساس برنامهها، قرار است امسال ۳ هزار هکتار زمین به کشت کلزا اختصاص یابد. یکی از کشاورزان پیشرو در بخش کشاورزی گفت، گندم کاران سالها است به کشت گندم عادت کردهاند و الزامات آن را میدانند در حالی که برای کشت کلزا نیاز است مدیریت جدید داشته باشند؛ علاوه بر اینکه عدم توجه و اهمیت متولیان امر به این موضوع سبب شده که به مرور از سطح زیر کشت این دانه روغنی در داخل کاسته شود. به عنوان مثال حدود ۵ سال قبل در کشور ۲ هزار هکتار زمین زیر کشت کلزا میرفت که این عدد به مرور روند کاهشی داشت. همچنین بارها به بهره برداران گوشزد شده اگر سالهاست کشت جو دارند با مدیریت میتوانند با کاشت کلزا، سود بیشتری داشته باشند زیرا با مدیریت درست میتوان در هر هکتار بین ۲ تا ۵ تن کلزا برداشت کرد. ضمن اینکه در کنار این کشت میتوان به تولید عسل نیز پرداخت.
شیرخشک و گذر از شیوههای پیشین توزیع
کمبود شیر خشک در بازار به میزان تولید بر میگردد یا به نحوه توزیع؟ به گفته رئیس انجمن تولیدکنندگان شیر خشک نوزاد، تولید ۶۱ میلیون قوطی شیرخشک نوزاد به ۱۱۰ میلیون دلار ارز نیاز دارد که اگر به این عدد نیازمندی تولید شیر خشکهای رژیمی و متابولیک را هم اضافه کنیم اعتبار مورد نیاز ۲۰۰ میلیون دلار خواهد بود. به گفته وی در ۵ ماه نخست سال تقریباً ۵۰ درصد نیاز کشور تولید و به بازار عرضه شد.
با این وجود چرا شیر خشک در بازار کمیاب شد و در ادامه سازمان غذا و دارو برای جبران کسری بازار مبادرت به فراخوان برای واردات ۳۰ میلیون قوطی شیرخشک کرد که بر اساس نیاز سالانه کشور ۵۰ درصد نیاز را پوشش میدهد؟
یکی از فعالان این صنعت عنوان کرد، برخی شرکتهای تولیدی توزیع محصولات خود را به شکل استانی انجام میدهند اما مدتی است که دچار چالش شدند. این شرکتها ۶ ماه است برای تمدید مجوز اقدام کردهاند اما مجوز تمدید نمیشود. بر اساس تغییراتی که در سازمان غذا و دارو رخ داده تولیدکنندگان شیر خشک نوزاد برای توزیع محصولات خود باید مجوز مورد نیاز را از اداره کل امور فرآوردههای طبیعی، سنتی و مکمل دریافت کنند که یکی از زیرمجموعههای سازمان غذا و دارو است. متولی تاکید دارد شرکتهای تولیدکننده باید توزیع سراسری داشته باشند در حالی که برای تأمین انبارهای مورد نظر که شرایط خاصی نیز دارند زمان بر است. یکی از شرایط مورد نیاز برای پیوستن به شبکه توزیع سراسری این است که توزیع کننده در ۸ تا ۱۰ استان انبار داشته باشد که برای تأمین آن باید ۶ ماه تا یک سال زمان اختصاص داد. نمیتوان با تصمیمات خلق الساعه و یک شبه تولید و بازار را دچار چالش کرد. ضمن این که داروخانهها ترجیح میدهند شیر خشک را از تولیدکنندگان دریافت کنند تا شرکت پخش، زیرا گاهی برخی شرکتها برای تحویل هر کارتن شیر خشک داروخانهها را ملزم میکنند تا چند کارتن از داروهایی که بازار تقاضای کمتری دارند نیز خریداری کنند.