به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «اقتصاد کشور»در حالی که برخی جریانات تلاش دارند تفاوتهای قومی، زبانی و فرهنگی را دست مایهی تقابل و تفرقه قرار دهند، واقعیت فرهنگی ایران نشان میدهد خرده فرهنگها نه عامل جدایی، که اجزای هماهنگ یک قالی هزار رنگ از هویت ملیاند؛ نقشهایی از آذری، کرد، بلوچ، عرب، فارس، ترکمن و لر که با تنوع، وحدت را معنا کردهاند.
ایران، سرزمینی با ریشههای چند هزار ساله، همواره میزبان اقوام گوناگون با آداب، زبانها و رسوم متنوع بوده است. از آوازهی نوروز در سیستان تا ساز عاشیقها در آذربایجان، از لباسهای کُردی کرمانشاه تا سقاخانههای تهرانی، این تفاوتها نه تکهتکهگی، که بلوغ تمدنی یک ملت را فریاد میزنند.
با این حال، طی سالهای اخیر، برخی جریانهای رسانهای وابسته به خارج از مرزها، تلاش کردهاند با بزرگنمایی تفاوتها و روایتسازی تقابلی، ایران را به سرزمینی “قوممحور” معرفی کنند؛ در حالی که شواهد انتخاباتی، اجتماعی و فرهنگی، خلاف این را نشان میدهد.
نمونهی عینی: انتخابات ۱۴۰۳ و فراتر رفتن از قوم گرایی
در انتخابات امسال، شاهد بودیم که گرچه برخی نامزدها در استانهای همزبان یا هم قوم خود رأی بالاتری کسب کردند، اما تحلیل دقیق آرا نشان داد رأی آورترین چهرهها، کسانی بودند که در سراسر کشور و فراتر از مرزبندیهای قومی، به دلیل برنامه محوری و گفتمان ملی مورد اقبال قرار گرفتند. برای مثال، رأی دکتر چمران (شورای شهر )در مناطق آذریزبان تهران ، نه از آن رو بود که همزبان مردم بود، بلکه به سبب گفتمان عدالت محور و عملکرد شفاف در مدیریت شهری بود.
خرده فرهنگها، حافظ هویت ملیاند
دکتر جعفر اکبری پژوهشگر علوم سیاسی، در گفتوگو با «اقتصاد کشور» میگوید:
«تاریخ ایران نشان میدهد هرگاه خردهفرهنگها به رسمیت شناخته شدهاند، وحدت ملی تقویت شده است. در دورههایی که زبانها، موسیقیها و آداب محلی مجال بروز داشتهاند، جامعه احساس تعلق بیشتری کرده است. این احترام به تنوع، دقیقاً همان چیزی است که امنیت فرهنگی را تضمین میکند.»
نتیجهگیری:
ایران، با بیش از ۸۰ میلیون جمعیت و دهها زبان و گویش و فرهنگ بومی، باید با افتخار از پازلی که «قالی ملی» ما را میسازد، محافظت کند. نه با پاک کردن تفاوتها، بلکه با بهرسمیت شناختن آنها در چارچوب قانون اساسی و اصول جمهوری اسلامی.